*;';پروازتاپروانگی;';*

هی نیوتن !

تو که دم از جاذبه میزنی

، مرا کشف کن !

منی را که غم ها مدام جذبم میشوند !... ♥♥

گلی از شاخه اگر می چینیم

برگ برگش نکنیم

به بادش ندهیم

لااقل لای کتاب دلمان بگذاريم

شبي چند ازآن را هي بخوانيم

شايد از باغچه كوچك انديشه مان گل روید. ♥♥♥

خریدن عشق هر که هر چه داشت آورد،

دیوانه هیچ نداشت و گریست،

گمان کردند چون هیچ ندارد گریه میکند

اما هیچ کس ندانست که بهای عشق اشک است و

بهای اشک عشق....

یه وقت به سرت نزند...

فرق شوخی پسرا با دخترا :| :|
ممد، دادا میز علیو بکش تو راهی‌ که داره می‌خوره زمین
۴۰ تا لگد میزنم تو صورتش ... =))
ممد،حله دادا اما اوندفعه که از پنجره انداختیمش بیرون بیشتر حال دادا!!!
.
.
.
.
شبنم عجقم من جامدادی سوسی رو ور داشتم 
تو رو به ستاره‌های آسمون قسم بهش نگی‌ بوژ بوژ .
شبنم.. اوه خدای بزرگ من دارم از هیجان پاره میشم
قول میدم که نگم عجقم :| :|

(بروبچه هاي محترم حالا جو نگيرتتون بانظرات بمبارنم كنيد كه اين چه حرفي بودا.......

.....البته نظراتون برام جالبه بگيد تا بقيه ام لذت ببرن!!)
 

به رفیق ژاپونیم میگم سرعت اینترنتتون در چه حده؟؟؟؟؟

میگه وقتی منتظریم my computer بالا بیاد چند تا چیز دانلود میکنیم

حوصلمون سر نره ...

به من میگه سرعت اینترنت شما چجوریه؟

میگم تا گوگل بالا بیاد چند تا فیلم میبینیم حوصلمون سر نره ...

شیر نری دلباخته‏ی آهوی ماده شد.

شیر نگران معشوق بود و می‏ترسید بوسیله‏ حیوانات دیگر دریده شود.

از دور مواظبش بود…

پس چشم از آهو برنداشت تا یک بار که از دور او را می نگریست،

شیری را دید که به آهو حمله کرد. فوری از جا پرید و جلو آمد.

دید ماده شیری است.

چقدر زیبا بود، ...

گردنی مانند مخمل سرخ و بدنی زیبا و طناز داشت.

با خود گفت: حتما گرسنه است.

همان جا ایستاد و مجذوب زیبایی ماده شیر شد. و هرگز ندید و هرگز نفهمید که آهو خورده شد…

گفتم خدایا دلگیرم

گفت: حتی از من؟

گفتم خدایادلم را ربوده اند

گفت: پیش از من؟

گفتم خدایا دوری ازمن

گفت: تو یا من؟

گفتم خدایا تنهاترینم

گفت: بیشتر از من؟

گفتم خدایا اینقدرنگو من

گفت: من تو ام تو من..