دلتنگی این روزها...
آرام تر از آنم که چیزی بگویم
چیزی که دیگری در نگاهم نخواند!
بی قرار تر از آنم که ببارم
بارشی که آسمان از من دریغ کرد !
بی دست و پاتر از آنم که دل به تو ندهم
دلی که حوالی دلتنگی هایش بیتوته کرده !
حوالی این روزهای خسته
که در انتظار باران نگاهت
کــــــــ ــــــــــــــ ش می آیند و به انتهای خود می رسند
من با دستانی پر از انتظار ایستاده ام !
این بار سوغاتی این همه تنهایی را
در کوله خاطراتت نگه دار
و تا ابد به رویم نیاور
که ره آوردی برایم نداشت این سفر !
دوم شخص نوشته های دلتنگ من
این روزها اگر گذرت به آسمان خورد
دعایی را برایم حواله کن
احساسم دلتنگ شده ...
پ.ن: من بدهکار هزار ساله ی بارانم ... آیا کسی لیوان آبی دست من خواهد داد؟
ℒℴνℯ**پروانگی**ℒℴνℯ
نظرات شما عزیزان: